۵ مطلب با موضوع «من و من، من و جامعه + من و دین :: من و ارتقای تحصیلی :: من و تدریس» ثبت شده است

کاش حداقل بدانی چه طور بپرسی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۸ نظر

حس خوب

بسم ا... الرحمن الرحیم


خیلی حس خوبیه وقتی یه ورودی توی جشن فارغ التحصیلی شون به طنز از همه استادها انتقاد کنن چه از بعد علمی، چه روش تدریس، چه بعد اخلاقی و ... و توی خاطره گویی شون همه رو به خنده بندازن.

بعدش بگن

تنها استادی که توی گروه تلگرامی هر چی سعی کردیم ایرادی ازش بگیریم هیـــــــــــــــــــــــــچ کس نتونست هیـــــــــــــــــــچ ایرادی پیدا کنه،

کسی

نیست 

جز...

.............

کی؟

کسی که جرات نداشتیم کلاس هاش رو نریم ولی هیچ نقدی هم بهشون نداریم از بس خوب درس میدادند. 

ازشون خیلی چیزها یاد گرفتم

خانم....


به نظرتون کی؟ 

...........

خوب معلومه؟  :دی 


معلومه کی نیشش تا بناگوش باز شده؟

و کی خستگی چهارسالش نابود شده؟

و کی خیلی خیلی از ته دل خوشحال شده که زحمت هاش دیده شده

و کی مطمئن تر شد که آفریده شده برای استاد شدن

و کی انگیزه اش بیشتر شده که تلاش کنه امتیازهاش رو بیاره و تثبیت کنه شغلش رو

و کی چند وقته خیلی خیلی خوشحاله :) 


معلومه؟

پ.ن: این اولین ورودی ای بود که ما داشتیم و فارغ التحصیل شان نمودیم. 

خدایا شکرت. 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پایان ترم

بسم الله


همیشه بازه پایان ترم برای من خیلی بد بوده


تصحیح کردن برگه ها را خیلی خیلی طول میدهم


برای هر برگه ای غصه میخورم


چرا اینها را اشتباه نوشته اند.


بیشتر جوابهای پرت ناراحتم می کند. چقدر من این را توضیح دادم؟! وای چقدر خسته و کوفته از سر کلاس می آمدم. یک نفس هم استراحت نداشتم سر کلاس.


چرا نسل فعلی اینقدر راحت طلب اند.


اصلا اصول اولیه مهندسی فلان رشته را یاد نگرفته اند!! اینها فردا چطوری میخواهند کار کنند؟


راستش هوش شان خیلی کم است. نه می شود سطح را خیلی پایین آورد چون حداقلهای رشته مهندسی فلان همین هاست. 


کاش میشد برخی رشته ها را خاص دانشگاه های رتبه بالاتر می کردند. این دانشجوهایی که من دارم با داشتن این مدرکها گلی به سر کشور نخواهند زد. بهتر بود کلا رشته ی دیگری انتخاب می کردند. 


این درد دل کل همکاران فنی مهندسی مان است. هیچ کدام از دانشجوها به وجود نمی اییم. خیلی به ندرت. در هر 4 سال یک نفر!! 


سر هر سئوالی یک عالمه فکر می آید سراغم ناخودآگاه.


و می بینم شب شده و من هنوز یک سری برگه را تمام نکرده ام! 


و بدتر از آن پرم از احساس های منفی. 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترم نفس گیر

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۳ نظر

این روزها...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۳ نظر