حال این روزهای من بیشتر به کاریکاتور شبیه شده
کاریکاتور کسی که نشسته وسط بمباران پای لپ تاپ و میخواد درس بخونه
هیچ چیزی این روزها کم از بمباران نداره!
مسخره است که میخوام تمرکز کنم
این جور موقع ها کلا فلسفه کارهام هم میره زیر سوال..
همه چیز پودر شده. اصلا منفجر شده و دودش همه جا رو برداشته. اون وقت من دنبال ساختن چی هستم این وسط؟!
میگن نهنگها وسط شنا گاهی از حرکت میمونن، سرشونو از آب میارن بیرون و تنفس میگیرن. بعد دوباره به حرکت تو اب ادامه میدن.
ما همه همینیم محبوب. تمام وقتهایی که غر میزنیم، شکایت میکنیم، درمونده میشیم، داریم تنفس میگیریم، مسیر بهترو رصد میکنیم، یا گاهی هم باید صبر کنیم که غلظت طوفان کم بشه. بعدش دوباره ادامه میدیم.
برات دعا میکنم