برنامه امروز:
- تا قبل بیدار شدن دخمل، خواندن تز دکتری اون بنده خدا به مدت ۳ ساعت.
-بازی با دخمل. ۱ ساعت
-ایمیل زدن یا زنگ زدن به آقای ه. برای گرفتن پایان نامه اقای واو. شاید مسیر تحقیقاتم کوتاه تر شد. بایست یه مقدار هوشمندانه فکر کنم و از ارتباطاتم استفاده کنم. ببینم این چیزی که من الان میخوام رو اونها به نوعی نداشتن آیا.
- یک تا چهار هم باز ادامه خوندن تز. و بازی با دختر
-ساعت چهار تا شش هم که یه سری مباحث تربیتی واسه خودم
-شش تا هشت هم درست کردن غذا، شستن ظرفها و رسیدن به خونه
-هشت تا یازده نهایتش بتونم یک ساعت روی تز کار کنم.
من امروز همین کارها رو فقط بایست انجام بدم!
کارهای دیگه خیر!
مثلا امروز از ساعت ۴ و نیم صبح بیدارم و تا الان که هشت و ربعه رو سوزوندم! چرا؟ فکرهای غصه خوردنی. فایده نداره که. برم سر کارهام.
مساله مربوط به حبیب هست الان و ان شاءالله حبیب خودش درستش میکنه. منم کمک میکنم ولی الان وقتش نیست. پس چرا هی بهش فکر کنم.
سلام محبوب جان. من اولین باره براتون نظر میذارم....چون خودم هم دغدغه های خیلی زیاد دارم و همش حس میکنم باید بهره وریمو بالاتر ببرم و.... گفتم کتاب کار عمیق رو بهتون معرفی کنم. شاید هم خونده باشین قبلا. دقیقا درباره کار کردن کمتر ولی راندمان بالاتره و زندگی منو عوض کرد یه جورایی!
اگه هم فرصت خواندنش رو ندارین پادکست چنل بی دربارش یه مطلب داره. البته که همه نکات کتاب رو پوشش نمبده.
امیدوارم روز به روز موفق تر باشین