پست آخییش من که در خصوص حوادث این روزهای دانشگاه بود ختم به خیر نشده تا این لحظه
و دانشگاه های زیادی هم درگیر این مسأله هستند.
اول در کامنت حرف خودم را زدم. بعد در فیدخوان چیزی خواندم که دیدم حرف دل من، از زبان دیگر است: اینجا
برای جوانان این کشور، نویسنده از اسم واقعی خودشان استفاده کرده است.
بسیار برای من محترم هستند. از 2010 هم در همین وب خودشان نوشته هایشان هست.
و آنقدر خوب تر از من نوشته اند که من فقط توصیه میکنم بخوانید.
بعداً نوشت: کامنت من برای نویسنده این وب، در کامنت های همین پست.
شاید ایشان دیرتر فرصت کنند به من جواب بدهند. همین الان چیزی برایشان نوشتم و اینجا کپی میکنم خودم داشته باشم.
------
سلام خدمت دکتر سیاوشانی گرانقدر.
بسیار ممنونم از شما که وقت شریف تان را برای نوشتن این حرفهای به جد مهم گذاشتید
بعنوان یک وبلاگ نویس که روزی استاد دانشگاه هم بودم و اینک مجددا لباس دانشجویی پوشیده ام عمیقا حرف های شما را درک میکنم.
غیر از تشکر لفظی حرفهای دیگری هم هست که میخواستم بگویم
بعنوان تشکر عملی وظیفه خودم دانستم حرف های شما را به گوش اهلش برسانم.
لذا این پست وبلاگم معرفی این پست شماست
https://mahboobehabib.blog.ir/1401/08/03/%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D9%84-%D9%85%D9%86
میخواستم بگویم قبلا خود بنده هم این حرفها را زده ام و آماج بد و بیراه ها قرار گرفته ام.
ادبیات من، ادبیات عقلانی بود.
و لب کلاامم حرف بزنیم!
پست های قبلی هست ولی خوب احتماالا شخص شما فرصت نخواهید کرد دنبال کنید.
اینجا آمدم چیز دیگری بگویم:
اول معذرت میخواهم بابت کسانی که احیانا از وب بنده به شما مراجعه خواهند کرد و این حرفها را برای شما تکرار خواهند کرد.
و حتی از کسانی که از جاهای دیگر اینجا کامنت خواهند گذاشت و از تهمت و حرف ناروا و ... کم نخواهند گذاشت
متاسفانه ما اینطور هستیم که جهان سومی هستیم
یکی از دلایل مهم این است یعنی.
و چاره ای نیست جز صبر در برابر این فرهنگ نادرست
تا کم کم با روشنگری اصلاح شود
از شما ممنونم.
حرف دومم این بود: صبرتان ماجور.
حرف سومم این بود: ادبیات شما پر از محبت است. احتمالا کمتر کامنت منفی خواهید گرفت. امیدوارم این طور باشد.