برای چهلمین روز :: تلاشهای محبوب حبیب برای زندگی بهتر

چهارشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۱۸ ب.ظ

برای چهلمین روز

برای اون لحظه‌هایی که فهمیدیم:

تنها نیستیم

ایران تنها نیست

پرچم ایران بی‌یار نیست

فریدون و کاوه و رستم و میرزاکوچک خان و... و خیلی ها،… فراموش نشدن

فریادمون اون قدری بلنده که گوشِ فلک رو کر، دنیایی رو حیرت‌زده و تحلیل‌گران و رسانه‌ها و [مثلاً] رهبرانی رو به تکاپو بندازه که از این غافله جا نمونن

ما تونستیم به همه بفهمونیم این مردم شریف، گله‌ای گوسفندِ محتاجِ چوپان و سگ و نی‌اش نیستن

با حجاب و شل‌حجاب و آستین‌کوتاه و یقهٔ بالا بسته و… فرقی نداره، کافیه شبیهِ خودمون باشیم تا زیباتر باشیم

«زن» ایرانی ابزار تولیدمثل و لذت‌جویی، و «مَرد» غدهٔ جنسی متحرک و بی‌اختیار، نیست و دیگه نمی‌شه تحقیرمون کرد.

نه دیگه حواس‌مون با چیزای سطحی پرت می‌شه و نه فریب خورده و خاموش میشیم

کُرد و ترک و لُر و بلوچ و مشهدی و قمی و تهرانی و رشتی و شیرازی و اصفهانی و اهوازی و مهاجر و… حرفشون فقط یک کلامه: جانم فدای ایران!

سلبریتی‌های «بامعرفتی» هم هستن که فقط فکر جیب نیستن

هر کسی به اندازهٔ توانش می‌تونه شریک باشه؛ یکی فریاد بزنه، یکی بخونه، یکی بنویسه، یکی آگاه کنه، یکی آگاه بشه و…

تحمل رنج اقتصادی و اختلال ارتباطی، به رویایی که در پی‌اش هستیم، می‌ارزه

و نهایتاً برای اون لحظه‌ای که «ما» زیباترین و پرمعناترین شعار تمام دوران‌ها رو طنین‌انداز کردیم: «زن، زندگی، آگاهی»!

بدون هیچ اغراقی!

با دخل و تصرف در نوشته مهدیار. پست ایشان را هم بخوانید.

با نوشتن این پست از زبان دل خودم

گریه کردم

سرشار از غم و درد

که چطور یک حرف ته دلمان هست و صادقانه یک حرف می‌زنیم ولی با هم می جنگیم! از دل به زبان... از دل به عمل... چقدر دوریم چون حرف نمی‌زنیم. چون به درستی حرف نمی زنیم.

حرف زدن ملت با ملت منظورم هست.

پی نوشت: ادامه حاشیه است. می شود نخواند.

پی نوشت اول:

چون نقل کرده ام از کجا برداشتم و تغییر دادم، شامل قانون حق معنوی نویسنده نیست و تغییر دادن متن ایشان ایرادی ندارد. متن جدید از زبان من است ولی معناهای مان چقدر فرق دارد....

ایشان هم در این مطلب ذکر نکرده آمد کپی یا منتشر نشود. پابلیک است متن و برای همه قابل دسترس.

پی نوشت دوم: وب ایشان را تازگی است می‌خوانم.

۱۰ آبان ۰۱ ، ۰۷:۱۰

حتما حتما گوش کنید

واقعیات اغتشاشات اخیر از زبان یک مسئول امنیتی

http://serateshgh.com/220774/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84/
این وویس رو گوش بدین تا متوجه بشین چه خطراتی ازبیخ گوش ملت ایران درطی این روزها گذشت
از خرابکاری دربخش ریل و راه آهن
تا اقدام برای ترور شیوخ عرب در خوزستان
تا تلاش برای تصرف اشنویه و بانه و سقز با ۱۷۰۰۰نیروی آموزش دیده
تا کشف چند خانه تیمی وابسته به موساد و سیا در تهران
تا بمبگذاری ۵۰کیلویی در بازار اصفهان

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۰۶

محبوب حبیب

به خبر دقیقی که هم اکنون به دستم رسید توجه بفرمایید.

فیلم‌هایی که از پلیس منتشر شده که دارن خشونت میکنن، مردمو میزنن، موتور و ماشین‌ هارو تخریب میکنن،
همش دروغه،
همشون اغتشاشگرانی هستن که لباس شبیه پلیس پوشیدن تا پلیسو تخریب کنن تا راحت‌تر اغتشاش کنن و مردمو همراه کنن.

منبع خبر: همون منبعی که میگه ‎#شاهچراغ کار خود نظامِ

حسین دارابی.

محبوب حبیب:

آفرین به هوشت آقای دارابی.

قشنگ نشون دادی منبع خبر موثق یعنی چی.

و اگر هر چیزی دلمون خواست بگیم و مسیولیت هیچ چیزی رو قبول نکنیم، سنگ روی سنگ بند نمیشه

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۴:۱۰

شارمین عزیز سوال جالبی مطرح کرده

بر اساس چه دلایلی معتقدید حادثه دیشب شیراز کار خودشون بوده؟ لطفا دلیلتون این نباشه که فلان جا هم کار خودشون بود چون این مثاله نه دلیل. اینم که هر چی بگی ازشون برمیاد باز دلیل نمیشه و نتیجه‌ش فقط می‌تونه یه حدس و احتمال باشه. دوست دارم بدونم دلایل واقعی‌تون چیه؟ و البته دلایل مخالف این باور رو هم دوست دارم بشنوم.

https://behappy.blog.ir/post/1252

جوابها خیلییی جالب خواهند بود.

شارمین روانشناس هست و می شناسمش چند ساله تو بیان.

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۴:۰۰

محبوب حبیب به پریسای اول

ممنون پریسا جان.

خودم همت نکرده بودم بنویسم هنوز.

البته اینجا خواننده ای هم ندارد که تمایلی به فکر کردن داشته باشد و با گارد بسته نباشد.

بعضی حرفها را که رسماً فقط مرتبا تکرار. کردم.

مثلا اینکه وای چرا برای فلان موقعیت موضع گرفته ام!!!

و برای بهمان موقعیت نه.

در هر صورت ممنونم دوستان خوب.

خوشحالم که ثمره این اتفاقات، برای من، الک شدن بعضی افراد و شناختن دوستان خوبی مثل شماست.

ضمن اینکه اینجا بیشترش برای آینده حسناست.

که بشناسد کجا دارد زندگی میکند و با چه کسانی سوال یک کشتی است.

ممنونم عزیزم.

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۳:۵۶

محبوب حبیب به متین

حیف شد.

شخص شما که با پریسای دومی تیم خوبی میشدید.

در این پست

https://mahboobehabib.blog.ir/1401/07/29/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-3#comments

پریسا حتی حدس های خیلی بهتری زد. تا جایی که قیافه حبیب و برادرش هم لو رفت 😂😂

شما فقط وابستگی به سپاه و مدرک تقلبی ام رو فهمیدید. آخ. کاش بقیه هم هوش شما رو داشتن‌.

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۳:۱۶

پریسا

اغتشاشات چه‌‌ ربطی به حادثه شیراز داره؟

🔺متاسفانه دیروز شاهد ترور ناجوانمردانه عوامل خبیث داعش در حرم مطهر شاه چراغ ع بودیم که ۱۵نفر از عزیزان زائر به شهادت رسیدند و تعدادی هم مجروح

🔹گوشه و کنار تحلیل های زیادی نوشته شده که یکی از دلایل مهم این ترور، اغتشاشات یک ماه اخیر به بهانه مرگ مهسا امینی بوده که از نظر بنده هم درسته

ممکنه بگید چطور ؟

🔹جدای از اعترافاتی که تا همین الان رهبران داعش و کومله داشتند یه نکته مهم و باید دقت کنیم

با یه مثال توضیح میدم

🔹تو همین تهران غالبا از سمت میدان فردوسی به سمت انقلاب که برید ،تا قبل اغتشاشات غالب روزها شاهد بودیم که سر میدون مامورین راهنمایی ایستاده بودند و به موتور سوارانی که احیانا کلاه ایمنی یا مدارک نداشتند تذکر میدادند و بعضاً هم اعمال قانون و جریمه و بعضاً هم توقیف موتور سیکلت

🔹اما تو این یک ماه اخیر شما هیچ مأموری در هیچ نقطه از تهران مشاهده نمیکنی که بخواد به موتور سواری تذکر بده یا هر چیز دیگه، حتی جوری شده که از خط ویژه هم عبور کنی کسی باهات کاری نداره

خب دلیل ؟ چرا کاری ندارن ؟ قانون عوض شده؟

🔹معلومه که نه...قانون همونه ...اما چون مسئله امنیت و کنترل فضای شهر مهمه ،فعلا همگی مشغول مدیریت اغتشاشات هستند.

🔹همین مثال ساده کافیه تا فکر کنیم که وقتی میگن ذهن و فکر و توان کشور مشغول اغتشاشات بوده و یهو ناغافل یکی میاد ترور می‌کنه یعنی چی!

اینکه میگیم کسایی که بر طبل این اغتشاشات میزنن همچنان،اینا هم مقصر هستند دقیقا یعنی همین!

۰۵ آبان ۰۱ ، ۰۹:۴۹

متین

نازنین جان، زری جان، اگه این پیامو میخونین، ازتون خواهش میکنم کلا کامنت نذارین برای ایشون. به نظرم ایشون سایبری هستن یا حداقل رفتارشون کاملا مشتبه اوناس. اول با منطق و دکترا داشتن شروع کردن و خالا رسیدن به فحاشی و تکرار حرفای صدا و سیما. من و شما عاقلیم و کارای مهمتری برای انجام دادن داریم. بذارین ایشون تو خیابون روی ما تفنگ بکشن...فردای آزادی مدرک تقلبیشون و کار کردن همسرشون تو بانک سپه که مال نظامیاست رو مورد قضاوت قرار میدیم. اگه شایبری باشن با همین کامنت منم ایمپرشن میگیرن و دریافتی دارن که خب عیب نداره:) ایشالا بعدا همه رو یکجا تسویه میکنیم به قول رییس سپاه!

۰۵ آبان ۰۱ ، ۰۱:۱۰

محبوب حبیب به زری

تصادفا پستی دیدم همین الان در بیان.

قبل از منتشر شدن پست من بد نیست بخونید. همین طور که کامنت هایش را.

https://collega.blog.ir/1401/08/04/%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA

.https://collega.blog.ir/1401/08/04/%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

البته نویسنده وبلاگ آقای همکار اصلا ربطی به من ندارند و بعضاً بعضی حرفهایشان منشوری است و شک داشتم لینک بدهم یا نه.

جهت خواندن و رد شدن صرفا.

وقتی پست خودم منتشر شد جواب خودم را مفصل میدهم. الان کلامم منعقد نشده که بشود سوال جواب بدهم.

لطفا اگر نقدی به نویسنده وبلاگ آقای همکار دارید هم به بنده نگید. من ایشون رو نمی شناسم و تایید یا رد نمیکنم. صرفا یه لینک دادم ببینید. چون تصادفا دیدم وب شون رو . همین

۰۵ آبان ۰۱ ، ۰۰:۵۸

زهرا

خطاب به زری. اوکی خودت داری میگی یه انسان معمولی هستی. پس کارو بسپار به افراد شجاع و افتخار آفرین و خودت برو به درست برس.افرین

بزدل ترسو

۰۵ آبان ۰۱ ، ۰۰:۴۷

در خصوص الگوریتم موضع گرفتن های بنده تا روز ایکس ام، قبلاً نوشته ام.

در پست دعوت 2

خطاب با آنهایی که به هر دلیلی دوست دارند من را قضاوت کنند بابت موضع های نگرفته

امروز روز چهلم هست و موضع روز چهلم بنده رو دارید می شنوید.

دو اینکه عصبانیت من الان شیرازه. خود طرف گرفت من چی میگم. چیزی که خیلی سریع معلوم شد کار. کیه.

سه اینکه،

داعش خودش مسیولیت این حمله تروریستی رو به عهده گرفت.

یه پست مفصل می‌نویسم در خصوص عملکرد ما مردم نازنین در. تضعیف پلیس در این روزها!!

بعد شما بفرمایید که مردم هییییییچ تقصیری ندارند.

فعلا هنوز این پست رو منتشر. نکردم.

این کامنت رو لطفا بگذارید اونجا بهم بدید.

پست های منتشر نکرده زیادن.

توی فهرست مطالب هست.

کامل نشده بودن. رمزی هستن تا هر وقت کامل شوم کنم.

اونجا مشخصه که درصد مقصر بودن مردم از دید من چقدره. بعد در مورد درصد دولت و حکومت هم میگیم. مصداقی و عقلی.

اصلا چونه می‌زنیم درصد رو چقدر بدیم به خود داعش که بیانیه داده آقا من بودم با افتخار.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۳:۵۲

زری ..

خطاب به زهرا، ترس از یه جونور متوحش (با عرض معذرت از جانوران، به همین دلیل تایپ کردم جونور که این وحشی ها جانور هم نیستند اما چه کنم ایران در هیچ دوره ای همچین جرثومه هایی را تا این حد نداشته تا براشون اسم و کلمه ای درست کنه) برای یک انسان معمولی امری طبیعی و بدیهی هست. همه ی انسان‌ها شجاع و افتخار آفرین نیستند و انسان‌های معمولی با ترس هاشون هم پذیرفته می‌شوند، اما تو پاهات را کجا گذاشته ای؟ جیره خواری و مزدوری در هیچ فرهنگ و در هیچ تمدنی پذیرفته نیست، تو برو فکری برای خودت بکن و لقمه نونت را بزن تو خون هموطنانت و بده بره پایین

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۳:۰۷

من متوجه نشدم چرا موضوع شیراز را بیان کردی؟

چه ربطی به کامنت من داشت؟شما الان چند وقته که داری میگی مردم باید بروند بنشینند تو خونه هاشون و راه مذاکره را پیش بگیرند:) و در مورد ایرانی های خارج از کشور هم استدلال کردی که حق ندارند در حمایت از مردم داخل از امکاناتی که یه جامعه در اختیارشون گذاشته استفاده کنند. و حتی تو همین پستت هم در جواب کامنت نازنین گفتی به زودی شاهد غرش شمایان خواهیم بود، ... کامنت قبلی من دقیقا به دلیل خوندن مطالب این مدلی شماست، لطفا مغلطه نکن و کامنت من را مصادره به مطلوب نکن

و اگر منظورت اینه این اتفاق در شیراز افتاده چون الان چهل روزه در شهرها اعتراضات بوده؟ خب این را باید به برادران و خواهران جان بر کف بگید که پول مملکت را میخورند و بر سر مردم خودمون چماق میزنند، حداقل نونشون را حلال کنند و به جای چماق زدن سر مردم خودمون کارشون را در حفظ جان و مال و ناموس ملت درست انجام بدهند، همون کاری که در همه ی دنیا ( در کشورهایی که حاکمیت مشروعیتش را از مردم میگیره نه از نیروهای ماورائی) مرسوم هست.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۲:۱۱

کی توی شیراز خون ریخته؟

یک تروریست غیرایرانی.

بقیه قضاوت هاتونم اگر اینطوریه که من دیگه من تحیر نیستم از شخصیت شما.

شما متحیر هستی ولی من دقیق گفتم کی موضع میگیرم کی نمی‌گیرم.

ابگوریتمش کاملا

روشنه.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۱:۵۵

فقط میتونم بگم در حیرتم از شخصیت شما محبوب!

دقیقا به چی پایبندی؟ اگر به ایران عشق میورزی چطووور از بدبختی و فلاکت مردم وانفسا نگفتی؟ شما مقصود واقعی ات را پشت کلمات زیبا پنهان میکنی و فقط یک هدف داری، حفظ نظام موجود! ایکاش به جای اینهمه صغری کبری چیدن که همونها را هم نتونستی درست و منطقی بچینی، راست و حسینی بیایی بگی آقا همه تون هم خونتون ریخته بشه فدای حفظ و بقای نظام با همین کیفیتش! ما خونتون را میریزیم و محق هستیم به ریختن خون هر کسی که اعتراض داره اگر میخواهید خونتون نریزه ساکت بشید و بنشینید تو خونه هاتون! به همین رکی! دیگه اینها چیه میبافی که از خیابان جمع کنید بروید خونه هاتون تا مذاکره کنیم خخخخ لطفا نیا بگو دلم سوخت برای خونی که ریخته شد! به زعم تو اون کسی که خون جوانان را میریزه هیچ ایرادی بهش وارد نیست! اون که مقصر جوونی هست که باید مینشست تو خونه اش!

واقعا در حیرتم از اینهمه رنگی که تو داری!

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۱:۲۶

سلام محبوب عزیز

به قرآن پناه ببریم.برای آرامش قلب شما محبوب جان

کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الاَْرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الاَْمْثَالَ»؛ ([خداوند] از آسمان آبى فرو فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه اى به اندازه آنها سیلابى جارى شد؛ سپس سیلاب بر روى خود کفى حمل کرد؛ [همچنین] و از آنچه [در کوره ها،] براى به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگى، آتش بر آن مى افروزند، کفهایى مانند آن به وجود مى آید ـ خداوند براى حق و باطل چنین مثالى مى زند ـ سرانجام کفها به بیرون پرتاب مى شوند، ولى آنچه به مردم سود مى رساند [آب یا فلزّ خالص] در زمین مى ماند؛ خداوند اینچنین مثال مى زند!).
سوره رعد آیه ۱۷

1. شناخت حق و باطل از یکدیگر گاهى آن قدر پیچیده مى شود که حتماً باید به سراغ نشانه ها رفت.
2. حق همیشه مفید و سودمند است همچون آب زلال که مایه حیات و زندگى است ویا فلزات خالص، که یا زینت است و یا ابزار حیات.
3. حق همیشه متّکى به خویش است اما باطل از آبروى حق کمک مى گیرد و سعى مى کند خود را به لباس او در آورد و از حیثیت او استفاده کند همان گونه که هر دورغ از راست فروغ مى گیرد که اگر سخن راستى در جهان نبود کسى دروغ را باور نمى کرد، و اگر حقى وجود نداشت باطل را جولانى نبود.
4. بهره هر موجودى به اندازه ظرفیت او است، همان گونه که هر درّه اى به اندازه گنجایش خود از آب باران بهره مى گیرد.
5. باطل همیشه دنبال بازار آشفته مى گردد، همان گونه که سیلاب به هنگام سرازیر شدن از کوه که داراى جوش و خروش است، کف ها را بر دوش خود حمل مى کند امّا هنگامى که به جلگه هاى صاف مى رسد و جوش و خروش فرو مى نشیند و کف ها نابود مى شود.
6. باطل تنها در یک لباس ظاهر نمى شود، و هر لحظه به لباس دیگرى در مى آید همان گونه که کف ها، هم روى آب ها ظاهر مى شوند و هم روى فلزات در کوره ها؛ بنابراین هرگز نباید فریب تنوع آنها را خورد، پس بر هر حق و باطل شناسى لازم است که آنها را در هر لباسى بشناسد.
7. مبارزه حق و باطل همیشگى است، و «رگ رگ است این آب شیرین و آب شور، بر خلایق مى رود تا نفخ صور» همان گونه که ریزش باران ها از آسمان و ذوب فلزات در کوره ها همیشه هست، این امر نیز همواره ادامه دارد.
8. باطل بالا نشین است و چشم پرکن و تو خالى، امّا حق متواضع است و خاموش و هنرنما.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۱:۰۶

محبوب حبیب به نازنین

بگذار یکی بگه قضاوت نکن که از اول که اولین کامنت من بوده نیامده باشه فحاشی و ...

بولد هم کردم واست. یادت رفت?

لینک بگذارم دوباره ببینی اخلاق شریف ات از همون اول رو؟

قبلاً لینکش رو گذاشتم ها.

پس بزار یه نفر اخلاق مدار، بیاد من رو نصیحت کنه.

دوم اینکه جرات داری برو توی وبلاگ خودت نظرات گزانبهات رو بنویس، ببینم کامنت چی میاد واست!! کسی تایید می‌کنه همچین نظرات ضدایرانی رو.

چقدر همه ممنون دارت میشن؟!

توی تلگرام خودت هم شخصیتی که اینجا بروز دادی رو بروز میدی؟

نظرات اینجات رو میگی؟ یا اونجا یه شخصیت دیگه ای؟

کسی مایل به قضاوت شخص من و شخص شما باشه همه حرفهای من هست. حرفهای شما هم هست. وبلاگ شمام هست. که نمی‌خوای پاک کنی مطالبت رو.

ضمن اینکه من فقط قضاوت خدا در خصوص شخص خودم واسم مهمه!

الآنم بعد از نزدیک ۲۰ روز حرف منطقی با شما، و شنیدن بد و بیراه های شما عصبانی شدم. اخلاق مداری باید بیاد من رو نصیحت کنه که در طول 20 روز خواندن توهین های شما، عصبانی نشه.

شما هم خوب موقع آرامشت رو نشون دادی!!! معلومه دیگه هدف امثال شما چیه...

این آخرین آخرین پیام من به شماست.

هیییچ جوابی نخواهید گرفت.

حجت در خصوص شما به شخص من تمام شده.

بقیه را بقیه دانند...

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۰:۴۸

نازنین .

اشکالی نداره شما عصبانیی خودتو خالی کن با توهین به من و با نوشتن در مورد شخصیتم. ولی وقتی من توی وبلاگ صبا کامنت میذارم که نمیخام با زیر سوال بردن شخصیت کسی بحث کنم بیا بنویس این کامنت آخرت واقعا عالی بود. آفرین به این طرز فکر در مورد درست بحث کردن.

آفرین نداره. کاش شما ام یاد بگیری درست بحث کردن رو.

منم میدونستم پستامو خوندی و همه وبلاگو ورق زدی :) فکرم نکن اگه رمزی شون کردم برای اینه که کسی نتونه بخونه. اگه میخاستم اینجوری باشه تو چارتا پست اون ور نمینوشتم چجوری به متنی که نوشتم درسترسی داشته یاشن. دلیلش اینه که روبات هایی هستن که از نوشته های شما کپی میگیرن و توی سایت های دیگه بازنشر میدنش. من نمیخاستم این جوری باشه.

این چیزایی ام که شما اینجا در مورد من و مامانم و داداشم و خانوادم نوشتی چیزی نیست که من بابتش ناراحت بشم. بله من با هرکس و تاکید میکنم هر کسی که بخاد پاشو از گلیم خودش بیشتر دراز کنه دعوا میکنم و برام مهم نیست مامانم یا داداشم چه فکری در مورد من بکنن. اون چیزی که شما نوشتی در خصوص شرمساری خانواده ام در خصوص همراهی با من، برداشت شما بوده.

اتفاقن به تازگی هم برای یک پرونده حقوقی دیگه اقدام کردم و خود رئیس اون شعبه بهم گفت من دوتا کارمند مثل تو زیر دستم داشتم انقد حجم پرونده هام زیاد نبود. آفرین به جسارت و دقتت در پیگیری و مطالبه. یه قاضی با ۳۰ سال سابقه کار این حرفو به من زده و این برام مهم تره تا نظر شمایی که تو حزب سیاسی مخالف من وایسادی و ناراحت و عصبانیی.

شاید برات جالب باشه که بدونی از همون خانم در شورای حل اختلاف هم شکایت کردم به شهرداری و بعد از یک هفته هم بهم جواب شکایتمو دادن و گفتن براش ابلاغیه فرستادن.

شکایتی هم که از همسایه مون کردم با نظر قاضی دادگاه عدالت واقع در خیابان فناخسرو تایید شده و حکم تخریب سازه و پرداخت خسارت رو دادن.

حالا نمیدونم دیگه لابد قاضی و متخصصان شهرداری هم مث من روانی و عشق کشتار و خون و خون ریزی ان که این جوری پیش رفته جریانات.

اینا چیزی نیست که شما بابتش بخای منو به نداشتن روان سالم متهم کنی. فقط داری شخصیت خودتو نشون میدی.

اسکرین شات هم بیار پخش کن از چیزایی که من نوشتم اگه خوشحالت میکنه. اهمیتی نداره واقعن برام.

آره خیلیا منو میشناسن و خیلی بیشتر و بهتر از شما هم میشناسن. این که شما به خودت راحت اجازه میدی اینطور بی رحمانه دیگرانو نقد کنی هم برای من جالبه.

آیا دیگران هم این بعد شما رو میشناختن؟ یا داری بهشون میشناسونی؟

من چیزایی که میخام بنویسمو توی کانال تلگرامم مینویسم و جرات حرف زدن همیشه داشته و دارم.

محبوب خانم هرگز و هرگز در این ۱۵ سالی که توی فضای وب فارسی فعالیت میکردم آدمی شبیه به شما ندیدم و در این لحظه ای که دارم اینو براتون مینویسم از همه این مدتی که با هم در مورد هزار تا چیز حرف زدیم بیشتر از ری اکشن و جلوه شخصیت شما متعجبم. متاسفم واقعن که خودمو تارگت همچین رفتاری قرار دادم. نمیخام بگم از رفتارتون رنجیدم نه، بلکه حیرت زده و منزجرم.

شما مختارید هر جور که دلتون میخاد بنویسین و دیگران رو نقد کنین و توهین کنین و مبارزه کنین و منم هرگز و هرگز به شما نگفتم نکن یا نگو یا ننویس.

اتفاقن استفاده هم میکنم از نوشته هاتون.

در مبارزه تون موفق باشید.

۴ آبان ۰۱، ۲۱:۱۱

پاسخ:

دقیق ترش اینه که شکایت کردن زیر سوال نیست.

ادبیاتی که با همسایه حرف میزنی و ... با بقیه حرف میزنی نشون دهنده شخصیتت هست

جرات داری اونها رو پاک نکن.

پاک کنی هم طوری نیست. ادبیات خوشگلت اینجا توی وب من هست!!

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۰:۳۱

محبوب حبیب به مامانی ‌ و پنج تا دسته گل

سلام سعیده عزیزم

از آشنایی باهات خیلییی خوشحالم. ممنونم بابت دلگرمی هات.

می‌دونم خدا رو شکر ما بیشتریم.

ولی دلم برای تک تک خون‌هایی که ریخته شد و میشه و معلوم نیست تا کی ادامه داره میسوزه شدیداً.

یه درد دل بکنم باهات چون ما همدردیم.

من سال 88 حساااابی اون وری بودم. تبلیغات هم میرفتم حتی. تا دو سال و نیم هم از عقیده ام دفاع کردم که حق با میرحسین موسوی بود.

اینقدر اون وری بودم!

حالا

دلم می سوزه خیلییی.

از اینایی که 1401 برانداز شدن و همراه با اون ور آبی ها...

اون موقع فتنه باکلاس بود لااقل. حرفها خیلی هاش منطقی بود. تشخیص دادن راست و دروغ خیلی سخت بود

اما

امروز اصلا دین لازم نیست برای اینکه آدم ببینه باید طرف کدوم ور رو بگیره.

آنقدر ساده است به نظرم.

فقط عقل و عشق به ایران لازمه.

سریع هم میشه فهمید.

و دلم می سوزه که این حرفها رو می‌شنوم.

به یه دوستی که همو نزدیک ۲۰ ساله از زمان کارشناسی میشناسیم، اینو گفتم.

گفتم دلم می سوزه یکی به من گفت تو افسر جنگ نرمی؟!

آخه من؟!

میگم آخه من اصلا مذهبی هم حساب. نمیشم. خیلیییی ایرادات دارم که شاید اصلا جهنمی باشم مثلاً.

ولی الان اصلا بحث دین وسط نیست.

چرا معترضین نمی بینن اینهایی که من میگم رو؟

گفت محبوب چون تو از دل 88 بیرون اومدی، از دل 98 بیرون اومدی، الان واست ساده است.

الان برای بقیه ساده نیست.

ولی بازم درک نمیکنم. من اصلا دینم رو نیاوردم وسط..

فقط عقل و عشقم به وطن رو.

برای نازنین که خیلییی کش دار حرف زدم.

برای بقیه هم بایست همین کار بشه تا حجت تمام بشه.

راستی سخنران دولت رو دیدی رفته بود دانشگاه قم.

یعنی آنقدر ازش خوشم اومد. آنقدر دعاش کردم. حتی فهمیدم دخترش رو به خاطر تحریم دارو از دست داده، گریه کردم و دلم میخواست برم به اسماعیلیون بگم بیا اینم تقاص خون دخترت!! راضی شدی؟

خدا کنه تعداد امثال سخنگوی دولت رو زیاد کنه.

تعداد اینجور آدمها در حکومت مشخص می کنه آخر و عاقبت امسال مون چی باشه.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۰:۱۱

وبلاگت رو به بقیه معرفی نمی کنم.

گرچه خودت توی یکی از کامنتها، گذاشتی لینک رو.

وای پیدا کردنش برای همه راحت نیست. بعضیا می‌دونن کی هستی.

از طرف من

خیالت راحت!!

۰۴ آبان ۰۱ ، ۲۰:۰۹

راستی وبلاگت رو خوندم.

شاید مشکلت اینها بی که گفتم هم نیست.

ببخشید.

قضاوت نمی کنم. حرفم رو پس میگیرم. عصبانی بودم.

مشکل دیگه ای داری شاید.

خودت نوشتی که، هر روز، هر روز با همسایه و بقال و کارمند فلان اداره و ... زمین و زمان داری جدل می کنی. توهین میکنی به همه.

هر روز خاطرات ت هست. نشون میده اینو.

مادر و برادرت خجالت زده هستند از رفتارت و حاضر نیستند باهات جایی بیان.

به قول خودت.

خودت نوشتی. اسکرین شات میخوای؟

درسته؟

اگر خیلی جرات داری و روی عقیده ات هستی، برو بیانات گهربارت رو توی وب لاگ خودت بنویس.

بعدشم بزار وب لاگت باقی بمونه.

یعنی رمز رو که عدد کنار هر پست هست عوض نکن.

تا همه بیان کمکت کنن.

مشکلت چیه نمی دونم. خودت بهتر میدونی.

شاید روان شناسی چیزی پیدا شد اینجا داوطلبانه کمکت کرد.

متاسفانه من نیستم اون طرف.

حتی براندازی هم مشکلت رو حل نمی کنه.

فقط در صورتی ارووم میگیری که بزنی همه رو بکشی!!

حالا ببین واقعا چی میخوای!!

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۹:۵۶

فعلا برو خوشحال باش از کشتار در شیراز!!

و با کمال آرامش بیا چرند بنویس...

من گفتم مذاکره و مناظره...

با کسی که عرق ایران رو داره. عشق به ایران و ایرانی از هر دین و فرقه و قومیت و ...دوم اینکه عقل داره و ...

که شخص شما رو شامل نمیشه.

مامانی ‌ و پنج تا دسته گل

خوش به حال حسنا که همچنین شیر زنی مادرشه

خوش به حال ایران که همچنین دختری مثل تو داره محبوب جان

‌بله عزیزم تو تنها نیستی

آگاهی رو چه خوب گفتی چقدر این روزا چنین واژه ای رو کم داریم

امروز داشتم تو ذهنم ب یکی از مقالات مولانا راجع ب آزادی فکر میکردم ، مولانا طبق دیدگاهی ک راجع ب آزادی ارائه میکنه میگه آزادی ماهیت و جوهره اش از درون انسان است و آزادی رو ابتدا رهایی از هوای نفس معرفی میکنه

میگه انسانی یا مردمی به آزادی خواهند رسید که از درون به آزادی رسیده باشند

حالا وقتی انسان هایی درونشون پر هست از بند ، دویدن دنبال آزادی خیلی بیهوده است از نظر مولانا

محبوب جان خدا قوت عزیزم خدا حفظت کنه

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۹:۴۸

خواستم خدمتتون عرض کنم اینجا با کسی طرف هستید که دیر جمع بندی کرد.

ولی الان که جمع بندی کرده

تا پای جونش

در برابر این نهضت کودکانه شما،

می ایسته‌.

صد رحمت به داعش در سوریه.

حداقل با مطالبات مشخص از دولت شروع کرد.

مذاکره کردن بلد بود

و قدم اولش، بی منطقی نبود.

من تا خون دارم جلوی نهضت شما ایستادم

نهضت شما غیر از ویرانی برای کشور هییییچ نداره.

امثال من هم زیادن.

و امثال شما که از یه پخ هم می ترسید زیاد!!!

ببینیم شما چند نفر و دارید که تا پای جون به عقیده شون وفادار باشن!!

به زودی غررش امثال من رو هم خواهید دید!!

صبر هم حدی داره.

شما ببخشید از رأفت زیادی باهاتون دارید این حرکات رو میزنید!!

دقیقا اینجا منظورم شخص شماست.

یک آتئیست، که به هیج مذهبی تعلق نداره، و براندازی تنها حرفی هست که از دهنش بیرون میاد.

و نفرت پراکنی.

هر کس نمیدونه ایشون کی هست و حرف حسابش چیه، لاگ نظرات رووشنگری اش هست.

ما نمبزاربم یک مو از ایران دست شما باشه!!!

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۹:۲۴

نه مشخص نیست. من از کجا بدونم شما از چی ناراحتی از چی خوشحال؟

ویدئو کال که نمیکنم که مشخص باشه.

خوبه ولی. ناراحتی و اندوه برای مسائل این چنینی میتونه آدمو به تفکری ژرف تر سوق بده که ایشالا برای شما هم اینطور باشه.

دیگه شما فعلن به تعیین خط مشی برای نهضت خودتون بپردازین، نهضت ما خودش تعیین میکنه کجا بره و چیکار کنه.

اشتباه قدیمی رو دوباره اینجام تکرار نکنین محبوب خانم. برای حرف زدن قدم اول اینه که متنو از ابتدا نقد کنیم نه از پاراگراف ۴۰ ام.

منافاتی هم در شبها به خیابون رفتن و روزها در خصوص این مسایل حرف زدن نمیبینم.

من جلوام. میخای شما یه قدم برو عقب که بهتر ببینی.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۹:۰۶

ببخشید بعداً که نهضت مون کامل شد، این بیانیه هاش رو می‌دیم.

فعلا من در قسمت خودم، نقش خودم رو دارم.

و الان شرایط کشور، ایجاب. می‌کنه در درجه اول جلوی کسانی که دارن شرایط بحرانی رو تشدید میکنن و فرصت صحبت کردن مناظره رو میبرند سمت خیابون و .... دعوت کنیم برگردن از خیابون به خونه.

مشخصه چقدر ناراحت هستم برای اتفاق شیراز که امروز افتاده؟

طرفداران نهضت شما برنگردند به خونه، میشه همون چیزی که گفتیم.

جنگ داخلی، حملات تروریستی، تجزیه شدن کشور، کشته شدن هموطنان و ...

میخوای بری تو خیابون و شبها بیای در این خصوص حرف بزنیم؟

یک قدم بیا جلو اول

برای حرف زدن، قدم اول اینه نرید توی خیابون.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۸:۰۲

مرز آزادی به حد و حصر رو چی تعریف میکنه در دیدگاه شما؟

اون چیزی که شما بوسیله اش برای آزادی بی حد و حصر مرز مشخص میکنید، در معنای کامل کلمه همون ارزش ها و فضیلیت هایی نیستن که آزادگی معنی میشن؟

آیا انسانی که آزادی بی حد و حصر نداره همون انسانی نیست که در قالب صفت آزاده به خوبی میشینه و اندازه این چارچوبه؟

آزادگی دستاورد آزادی محدود(یا مشروع؟) و حساب شده نیست یعنی؟

فعل یا صفت بودنش مد نظرم نیست. مفهوم کلمه.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۷:۴۲

فعلا مرز با آزادی بی. حد و حصر رو می‌خواستیم بگیم. با اون مخالف هستیم.

آزادگی صفتی هست که مربوط به شخصه.

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۶:۰۴

اینجا نوشتم چرا آزادی رو فعلا تغییر دادیم به آگاهی

https://mahboobehabib.blog.ir/1401/08/03/%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86

آدم اگاه، همیشه دنبال آزادی خواهد بود. آزادی حقیقی...

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۵:۵۵

چرا آزادی رو اصرار داری به آگاهی تغییر بدی؟

در حالی که آگاهی دایره کوچیک و در دل دایره بزرگ آزادیه؟

۰۴ آبان ۰۱ ، ۱۳:۱۷

یاسی ترین

عزیز دلم خوندم

ولی فکر نمی‌کنم صحبتت با پست من منافاتی داشته باشه

۴ آبان ۰۱، ۱۳:۴۱

ممنونم یاسی جان.

این قسمت حرف‌ مشترک ماست

ولی میدانی من با کسانی که امروز در خیابان هستند، یعنی، چهارشنبه، ۴ ابان، به شدت مخالفم؟

در حد اینکه اگر اوضاع ادامه پیدا کند، خودم هم می آیم وسط خیابان.... البته برای چه کاری بعدا میگویم.

برای حرف زدن و متقاعد کردن. و پای کتک خوردن هم هستم حتی.

و این کار را برای ایران میکنم. یعنی عقلم و عشقم به ایران من را به خیابان خواهد آورد اگر اوضاع درست نشود.

فعلا در حد توانم نیست این کار. و از خودم توقع ندارم امروز بروم.

مخالف شدید کسانی هستم که امروز در خیابان هستند.

پست های قبلی نشون میده این قضیه رو.

تلاشهای محبوب حبیب برای زندگی بهتر

من و همسرم

هنر زن بودن

هنر خانه داری

ارتباط با خانواده همسر

عاشقانه های همسرداری

من و من، من و جامعه + من و دین

من و جامعه

من و زندگی با نشاط

من و درسهایی از دیگران

من و برنامه ریزی

من و ضعف هایم

من و لایف استایل صحیح

من و دین

من و ارتقای تحصیلی

من و دکتری

من و تدریس

من و روزانه نویسی

من و خانواده پدری

من و مادری

من و حرفهایی برای آینده فرزندم

برای چهلمین روز

نظرات (۳۳)