حسنا با ذوق: مامان خانم مون میگفت امشب فرشته ها میان بالای خونه تون. یعنی می بینیمشون؟
من: نه مامان، نمی بینی.
حسنا با ناراحتی: چرا پس؟
من: چون اونا مثل ما نیستند که الان بتونیم ببینیم شون. ولی بعد از مرگ این جور چیزها قابل دیدن میشه.
حسنا با حسرت: کاش من زودتر بمیرم. دلم میخواد ببینمشون.
من: خدا نکنه مامان. ببین فرض کن دیدی. کنجکاوی ات برطرف میشه ولی من و بابا دق می کنیم بدون تو.
حسنا با خنده: تو و بابا که زودتر مردین
من با خنده: آره
پ.ن:
برای روزی که می میرم....
نگرانم.
التماس دعای خیر
نمی دونم گفتن مرگ برای این سن درست بود یا نه
از طرفی باید بدونند از طرفی هم کشش لازم رو ندارند
+ ان شاء الله مومن از دنیا بریم همونطور که خدا خواسته بود.
لا یکلف الله نفسا الا مااتاها
بر اساس داده هایی که داده مسئولیم، براساس میزان حقی که برامون حجت شده مسئولیم.
دعا کنیم