بسم ا...


یکی از چیزهایی که خیلی وقته میخوام بیام و تبلیغ بکنم سبک زندگی مینیمالیستی هستش.


چند وقت قبل یه پست گذاشتم و در مورد وبلاگ "لذت کمتر داشتن" یا joyiwthless که منجر شد به گروه هایی به نام فلای لیدی که به مدیریت کارهای خونه کمک می کرد، خصوصا که تاکید اصلی بر این بود که با کمترین زمان ممکن خونه مرتب بشه و تمیز. 

http://joywithless.com/

این تاکید روی زمان برای من کافی بود تا اساسی از این روش شون خوشم بیاد. نه صرفاً برای این بازه زمانی زندگی ام که شلوغ پلوغه، بلکه به این خاطر که من به صورت بنیادی از کار خونه فراری ام:دی و اون رو باعث هدر رفتن وقتم می دونم. مگر اینکه در حین کار خونه مشغول گوش دادن سخنرانی چیزی باشم که این امر بعد تولد دخترم محال شده، ما اجازه چیزی گوش کردن رو نداریم مگر به سلیقه خانوم! اونم فقط آهنگهای شاد می پسندن و دوبس دوبس! حتی پیام بازرگانی تلویزیون رو انقدر دوست داره که ما نمی تونیم ردش کنیم!

بعد از اجرای برنامه های "خلوت سازی" فلای لیدی، ---البته هنوزم کامل اجراشون نکردم ها، گذاشتم خورد خورد در پروسه خونه تکونی انجام بدم،-- خیلی خیلی زندگی به نظرم راحت تر شده.

نکته بعدی اینه که ما بعد از این جابه جایی و اوردن حداقل وسایل، خیلی زندگی راحت تری داریم تا با داشتن وسایل ناکارآمد. الان تخت، مبل و حتی میز تحریر و صندلی و ... هم نداریم و لپ تاپ رو روی یه میز کوچیک 40 سانت در 50 سانت میزارم.

این نکته وقتی زندگی آدم رو خیلی ساده می کنه که یه بچه نوپا هم داشته باشی. وقتی جایی مهمونی میریم که طرف مبل داره و دخملم انقدر از مبل بالا پایین میره و مرتب میفته، خدا رو شکر میکنم که خونه کاملاً خلوت ما براش کاملاً امنه و من توی خونه کامل آزادش میزارم. میتونه هر جایی بره بدون اینکه من نگران هیچ چیزی باشم. 

خیلی کمتر چیزهای کثیف داریم. خیلی کم. قبلاً که خونه قبلی بودم و مرتب هم مهمون کوچولو داشتم بایست همش به مبلها دستمال میکشیدم به ویترین به هزار جای دیگه و ... الان فقط میز تلویزیون رو داریم. تازه من اصرار داشتم حبیب تلویزیون رو هم نیاره ولی خوب موفق نشدم :دی 

الان خونه خیلی دلبازه. با اینکه فضای این خونه از خونه قبلی کوچیکتر یا همون حده نهایتاً و تازه با این تفاوت که اینجا به خاطر نور بد، دو تا اتاقی که داریم رسماً بی استفاده است و ما فقط از هال استفاده میکنیم. منتها خیلی خیلی خیلی خونه بزرگتر به نظر میاد. غیر از اینکه هال و آشپزخونه اش بزرگتر از قبلی هستش، خلوتی زیادش خونه رو خیلی دل باز تر کرده.


در حاشیه بگم: تابلوئه قصد نداریم برای عید هم مبلها رو بیاریم و میخوام توجیه کنم چرا میخوام مهمون هامون رو روی زمین بنشونم :دی البته با این نیت ام مجبور شدم برم ملحفه بخرم و سه تا پتوی دیگه برای جلد کردن و دور چیدن از خونه قبلی بیارم. همین طور روبالشی بخرم. تا عید البته وقت دارم و برای این یه کار عجله ندارم. شاید هم بدم اون دختر عمه ام که خیاطه برام بدوزه و از فکر این یکی در بیام :) آماده ها رو دیدم ولی چیز قشنگی به چشمم نخورده، کیفیت شون هم خوب نبود اینهایی که دیدم.

خوب ختم حاشیه.

کلاً نوشتم که یادم بمونه یه لذت خوبی در کمتر داشتن هست.

و ضمن خلوت کردن خونه، خیلی چیزها بخشیده میشه. به کسانی که بیشتر بهشون احتیاج دارن

و همین کار خیلی انرژی مثبتی رو میاره توی خونه.