۲ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!

#ایرج میرزا 

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود 
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

چوپانی این گله به گرگان بسپردند 
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟ 

رندان به چپاول سر این سفره نشستند 
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند 
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .

گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !

ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند 
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!!!!!!

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی. که رنج خاطرم از جور دور گردون است

بسم ا... 

خدایا

باز آمده ام تا با تو واگویه هایم را بگویم



از کم صبری هایم

تنهایی هایم

از غمهایی که نمی توانم بگویم

از بن بستهایی که طاقت شان را ندارم

از توان کمم

عقل محدودم

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰