از درسهای خوب استاد:

ادامه مطلب...

 

استاد اوایل ترم قبل به من گفتند که یک برنامه جامع تحقیقاتی برای کل دوره دکتری خودم تحویل بدهم.

یک چیزی سریع نوشتم نهایتا تا اوایل تابستان. به دلایلی سرسری و بدون فکر کردن . جلوتر میگویم چرا. بعدش فکر میکنید چه کردم؟ حدودا هر سه هفته یا یک ماه یکبار یک ریوایز روی آن دادم که نه ببخشید من این قسمت را اشتباه فکر کرده بودم و بایست تصحیح شود.

بعد استاد محترم بعد از دومین ریوایز گفتند! شما بیشتر وقتتان دارید plan می کنید! اصلا آن پلن را رها کنید. من هدفم این بود که بفهمید شدنی نیست این کار!

من با تعجب؟! اول توی دلم گفتم نه اینطور نیست. کی گفته بیشتر وقت پژوهشی من همین پلن کردن بوده! واااا. مگر من چند ساعت وقت گذاشته ام اصلا؟! هر دو هفته شاید دو ساعت. آنهم چون من فقط نگرانم که شما فکر کنید چرا دارم به برنامه قبلی عمل نمی کنم. چون الان می بینم زمان بندی هایش اصلا خیلی غیرواقعی بوده و مثلا گفته ام در دو هفته فلان بحث را ببندم و الان اعتراف کنم بنده شکر خورده ام. نگویید یک وقت چرا نبسته ای؟! 

تعجب دوم: خوب الان فقط دستاوردش همین بود که بفهمم شدنی نیست (اینکه پلن بدهم هم خیلی استرس زا شد جریانش چون استاد برنامه انتخاب واحدم را تایید نمی کرد و من را حواله می کرد که کو پلن ات؟! و تایم انتخاب واحد رسید به دقیقه آخرش تا اوکی دادند با یک پلنی که من بسیار سرسری و با عجله و استرس وسط انجام پروژه های دیگر دادم که فقط بتوانم ترم را ثبت نام  کرده باشم) یعنی شما اینهمه استرس به من وارد کردید که بفهمم پلن کردن شدنی نیست؟ من که اصلا قصد نداشتم پلن بدهم. من توی فکر پروژه های درسی ترم قبلم بودم که تا دقیقه آخر تمدید شده بود و من هنوز تمام نکرده بودم!

--------------

ولی جدای از ناباوری حدود ۳ ماه پیش که ازش گذشتم و خودم را حق به جانب می دیدم الان یک چیزهایی از حرفهای استاد را باور کرده ام.

بله من مشکل فکر کردن بیش از حد دارم!

خصوصا جدیدا در خصوص برنامه ریزی.

مرتب دارم در مورد برنامه ریزی ام در ابعاد مختلف فکر میکنم.

و شاید بخش زیادی از این برنامه ها در مقطع کنونی اصلا اجرایی نشوند

یعنی قابل اجرا نیستند به خاطر شرایط فعلی

 

ولی چرا من از فکر کردن به انها لذت میبرم؟ چرا وقتم را برای برنامه ریزی آینده میگذارم اینقدر؟

تا حدی خوب بود این کارم ولی الان دارم به ورطه افراط کشیده میشوم

 

بایست کنترل کنم خودم را.

این مطلب برگرفته از اینجاست:

https://www.beytoote.com/psychology/khanevde-m/how-to-take-a-lot-to-think.html

اساساً فکر کردن کار خوبی است و با اینکه بعضی از مردم به ‌اندازه کافی اینکار را نمی‌‌کنند، برخی دراین زمینه واقعاً زیاده ‌روی می‌کنند. از هر دو جنسیت زن و مرد در هر دو این دسته‌ها داریم. امروز می‌خواهیم درمورد کسانی حرف بزنیم که خیلی فکر می‌کنند.

 

بعضی‌ها آنقدر فکر می‌کنند که خود را خسته مضطرب و بیمار می‌کنند.

این افراد گرایش دارند که هر مسئله ساده ‌ای را پیچیده، هر چیز آسانی را سخت و هر مشکل کوچکی را بزرگ و بغرنج جلوه دهند.

آنها عادت دارند وقتشان را برای آنالیز بیش از حد هر چیز و هر کس هدر دهند.

آنها متخصص تفسیر غلط حرف‌های همه هستند و اگر کوچکترین راهی وجود داشته باشد که احساساتشان جریحه ‌‌دار شود، آن را پیدا می‌کنند. حتی به دنبال آن می‌گردند. آنها معمولاً افرادی وسواسی و ایدآلیست هستند. بیش از حد نگران می‌شوند. تقریباً درمورد همه چیز و همه کس.

آنها سعی می‌کنند همیشه همه را خوشنود نگه دارند و می‌خواهند که تغییر ایجاد کنند اما این فرایند تغییر آنها را می‌ترساند.

برای خراب کردن امیال و آرزوهایشان به بقیه آدم‌ها نیاز ندارند، خودشان هم خوب از پس آن برمی‌آیند. آنها همان‌هایی هستند که بیش از حد فکر می‌کنند

-----------------

 

برخی راه حل های خوب از اینجا:

https://namnak.com/%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF.p43256

 

متاسفانه به دلیل تغییرات در سبک زندگی و وضعیت اجتماعی ، فکر کردن زیاد تبدیل به عادتی مخرب شده است چرا که این حالت اثرات منفی بسیاری به همراه دارد. تعجبی نیست که ما زیاد فکر می کنیم و زیاد فکر کردن بد است.در واقع مطالعات نشان می دهد فکر کردن زیاد در مورد یک مسئله باعث قضاوت بد می شود.

رهایی از فکر زیاد

مسئله ای که جالب است 95 درصد کلماتی که به ذهن ما می آید همان کلمات دیروز است و ما مدام تکرارشان می کنیم. واقعیت تلخ این است که بیشتر مردم منفی فکر می کنند ، فکرهایی که راهی است به سوی شکست و اتفاقات بد. بهتر است به این نکته بیشتر دقت کنیم که کنترل کردن برنامه های داخلی ما برای یک زندگی شاد ضروری است. 

نشانه ها و اثرات مخرب فکر کردن بیش از حد

برخی از نشانه های فکر کردن زیاد تحلیل، اظهار نظر، و تکرار همان افکار به جای عمل کردن هستند. در واقع، این کار مانع انجام عمل و پیدا کردن راه حل می شود.

مساله این است که فکر کردن زیاد با حل مساله تفاوت دارد، مورد اول تنها تفکر تکراری بدون حرکت ذهن برای پیدا کردن راه حل است.

انرژی شما را مصرف می کند، مهارت های تصمیم گیری را از کار می اندازد، و شما را در حلقه ای از تفکر قرار می دهد که دوباره و دوباره به آن فکر کنید.

در واقع شما در یک دایره بی پایان از افکار پر استرس قرار می گیرید که زیاد هم خوب نیست .فکر کردن زیاد می تواند ما را از زندگی در زمان حال ساقط کند حال اگر برای مقابله با این مشکل آماده هستید، دراین بخش از نمناک روشهایی برای رهایی خودتان از فکر کردن زیاد وجود دارد: 

راه متوقف کردن عادت مخرب فکر کردن زیاد از حد

اساساً فکر کردن کار خوبی است و با اینکه بعضی از مردم به اندازه کافی اینکار را نمی کنند، برخی دراین زمینه واقعاً زیاده روی می کنند. از هر دو جنسیت زن و مرد در هر دو این دسته ها داریم. امروز می خواهیم درمورد کسانی حرف بزنیم که خیلی فکر می کنند. برای رهایی از فکر کردن زیاد از روش های ساده ولی موثر غافل نشوید.

ما طبیعتا تمایل داریم زیاد فکر کنیم از طرفی وقتی تحت تأثیر درام و هرج ومرج قرار می گیریم وقتی افکار ما با نظرات دیگری ترکیب می شود سخت می شود بدانی کجا ابتداست و کجا پایان و به این ترتیب طولانی شدن فکر کردن موجب آزار درونمان می شود. 

رها کردن نیاز برای موافقت:

بخش اعظم زیاد فکر کردن با مقایسه ای اجتماعی همراه است، این طبیعت انسان است که خودش را با دوستان خانواده همکاران و حتی شخصیت های افسانه ای کتاب هایی که می خوانیم و فیلم هایی که می بینیم مقایسه کند اما بهتر است دست از این مقایسه های بیش از حد برداریم. 

تغییر عادت صحبت کردن با خود:

ما به پیام هایی که به خودمان می دهیم توجه می کنیم ریشه فکر کردن های زیاد صحبت کردن با خودمان است چرا که در این شرایط ما همیشه رفتار خودمان را قضاوت می کنیم.

رهای از فکر 

شروع فکر های بزرگ:

در شروع تفکر ممکن به نظر بیاد بزرگ کردن زیاد فکر کردن را بدتر کند درحالی که بزرگ فکر کردن ما را متمرکز می کند روی چیزهای بزرگ. از تئوری بیرون بیایید و وارد عمل شوید. از همین الان! هر روز حداقل یک کار انجام دهید که شما را به هدفتان نزدیک تر کند. حتی اگر از آن واهمه دارید. اجازه ندهید ترس توانایی هایتان را پایین بیاورد یا بر زندگیتان حکومت کند. 

تمرین فکر کردن

بهترین اسباب قابل دسترس توقف زیاد فکر کردن، تعمق است و بهتر است بدانید که برای رهایی کامل از فکر کردن زیاد باید دست از توجیه کردن برای کارهایی که نمی کنید بردارید. صادقانه تلاش کنید که تلاش صادقانه بسیار موثر است. 

1. از افکار خود آگاه باشید:

برای اصلاح کردن عادت خود، باید یاد بگیرید از افکار خود آگاه باشید.آگاهی این امکان را به شما می دهد که چه زمانی شروع به فکر کردن کنید سپس می توانید عقب نشینی کنید و وضعیت را ارزیابی کنیدآگاهی اولین قدم برای توقف از فکر کردن زیاد است. 

2. زیاد در مورد این که چه اتفاقی خواهد افتاد، فکر نکنید:

بیشتر اوقات، فکر کردن زیادناشی از ترس از آینده است. زمانی که بر روی اتفاقی که ممکن است روی دهد تمرکز می کنید، از پا می افتید.پس دفعه بعدی که دراین وضعیت قرار گرفتید، خودتان را متوقف کنید. 

3. حواس خودتان را پرت کنید:

هر زمان که زیاد فکر می کنید ذهن خود را با جایگزین های شاد، مثبت و سالم پر کرده وحواس تان را پرت کنید.مثالا، شما می توانید مدیتیشن، سفر، یاد گرفتن نحوه بازی کردن یک وسیله، بافتنی، نقاشی، یا رنگ کردن به جای افکار منفی را یاد بگیرید.

برای توقف فکر زیاد ، توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید که به تمرکزنیاز دارد. شما حتی می توانید از یک پازل، بازی فکری ، یا هر بازی که نیاز به تمرکز دارد، استفاده کنید.همه آن ها می توانند به اندازه کافی برای حواس پرتی کافی باشند با منحرف کردن ذهن خود متوجه خواهید شد که فرکانس زیاد فکر کردن کاهش خواهد یافت.

فکر راحت  

4. واقع گرا باشید

فکر کردن زیاد باعث می شود اتفاقات بزرگ تر از آن چیزی باشند که واقعا هستند. با این حال، واقع گرا بودن از این مساله جلوگیری می کند.سعی کنید از کاه ، کوه نسازید. زمانی که این کار را انجام می دهید، فکر کنید که اگر وضعیت پنج سال طول بکشد،چه اتفاقی برایتان می افتد.پرسش این سوال ساده می تواند به توقف فکر زیاد کمک کند. 

5. کمال گرایی را کنار بگذارید:

کمال گرایی، نا امیدی را در زندگی شما به ارمغان می آورد. چرا؟ چون هیچ چیز و هیچ کس بی عیب و نقص نیست.کمال گرایی را کنار بگذارید چون هرگز اتفاق نخواهد افتاد. این کار غیر واقعی، غیرعملی و ناتوان کننده ای است.زمانی که زیاد فکر می کنید تا در نهایت کمال باشید هرگز به اندازه ای که باید پیشرفت نمی کنید. 

6. ترس را رها کنید.

وقتی در گذشته شکست خوردید، این به آن معنا نیست که دوباره شکست خواهید خورد. یکی از دلایل فکر کردن زیاد ترس از شکست است.به خاطر داشته باشید چیزهایی که قبلا جواب نداده به این معنا نیست که امروز هم دیگر کارساز نخواهد بود.ترس باعث می شود که شما از زندگی لذت کامل را ببرید. همیشه فکر کنید هر وضعیتی یک شروع جدید است. 

7. نگرانی های خود را زمان بگیرید:

به خودتان فرصت فکر کردن بدهید مثالا، می توانید یک تایمر را برای پنج دقیقه تنظیم کنید و آن زمان را برای فکر، نگرانی، و آنالیز قرار دهید. اما وقتی زمان گذشت، می توانید همه چیزهایی را که نگران آن هستید را یادداشت و سپس حرکت کنید. آن را به یک عادت تبدیل کنید که بیش از حد درباره افکاری که شما را نگران می کنند، فکرنکنید.

 فکرو خیال زیاد  

8. نمی توانید آینده را کنترل کنید:

فکر کردن زیاد ناشی از تمایل به کنترل همه چیز است. اما می دانیم که هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.مهم نیست چطور برای اتفاقاتی که رخ می دهد آماده شوید، برخی چیزها برنامه ریزی نشده اند. اگر در حال حاضر نگران این مساله هستید، اکنون زمان خود را از دست می دهید. 

9.بدانید به اندازه کافی خوب هستید:

فکر نکنید که به اندازه کافی خوب نیستید ، زمانی که تمام تلاش خود را انجام دادید ،تلاش های خود را به رسمیت بشناسید. این حقیقت را بپذیرید در حالی که موفقیت ممکن است به بخشی از چیزهایی که نمی توانید کنترل کنید، بستگی داشته باشد، کاری را که می توانید انجام دهید. 

10. خواب با کیفیت داشته باشید:

فکر مثبت به محض بیدار شدن شما شروع می شود خواب با کیفیت خوب به توقف فکر کردن زیاد کمک می کند. برعکس آن وقتی اتفاق می افتد که شما به اندازه کافی نخوابیده اید چون باعث می شود که در برابر عصبانیت، بدبینی، و وضعیت های بد آسیب پذیرتر شوید.

 11. ورزش انجام دهید :

ورزش کردن می تواند به شما کمک کند که استرس و نگرانی های درونی خود را رها کنید. اغلب مردم برای پاکسازی روحشان پیاده روی می کنند یا فضا را به شکل سازنده تری تغییر می دهند.

فکر زیاد  

12. به مغز یادآوری کنید که شما مسئول این کار هستید:

زمانی که زیاد فکر می کنید ، قدرت این را دارید که افکار غیرضروری خود را کنار بگذارید و برای یک فکر مثبت برنامه ریزی کنید تا همه چیز را تغییر دهید.می توانید بر چیزهای دیگر مثل کاری که در حال حاضر انجام می دهید تمرکز کنید به جای آن که اجازه دهید مغزتان افکار شما را کنترل کنند. 

13. قبل از اینکه شروع شود آن را متوقف کنید:

می گویند پیش گیری بهتر از درمان است. زمانی که نوبت به فکر کردن زیادمی رسد، متوقف کردن فکر زیاد قبل از اینکه شروع شود پیشنهاد می شود.به این ترتیب می توانید افکار منفی، مضطرب و استرس زا را دفع کنید و آن را به چیزی مفید و موثر تبدیل کنید.