اینها کشفیات دخترم بعد دیدن کارتون السا و آناست. برای 20 بار دیدن؛ حداقل 20 بار ؛ بازم تکرارش میکنه و هر بار یه نکته کشف میکنه!
ادامه مطلب...
اینها کشفیات دخترم بعد دیدن کارتون السا و آناست. برای 20 بار دیدن؛ حداقل 20 بار ؛ بازم تکرارش میکنه و هر بار یه نکته کشف میکنه!
ادامه مطلب...
هیچ کاری برای کسی که قرار نیست خودش آن کار را انجام دهد، غیرممکن نیست!
آبه وایلر؛ نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی
یه درصد بخواین فکر کنین خطابم به استادمه! عمرا
:دی
دخترم
بهترین من
تو بارها و بارها که رمقی برای زندگی نداشته ام
دستم را گرفتی و به عشق به این زندگی برگردانده ای
این روزها لبریزم از دوست داشتنت
انقدر که نمیدانم اینهمه عشق را چطور در قلبم جای داده ام که منفجر نمی شود.
خدا را به خاطر داشتن تو هزاران بار شکر
ادامه مطلب...
بسم ا...
می نویسم و پاک میکنم
می نویسم و غصه میخورم
حالم خوش نیست این روزها
دوست عزیزی که برایم خصوصی گذاشتی
بارها آمدم تا برایت بنویسم. نشد.
تک تک حرفهایت را از عمق جان دردکشیده می فهمم. از دور صورت ماهت را می بوسم که به قول شهریار: نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم.. سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم.
کاش مردمان این روزها کمی از درک و درایت و فهم والای تو را داشتند.
شاید وبلاگم را حذف کردم.
انقدر که فکر میکنم شاید دیگر نتوانم بنویسم حتی!
ما را کدام نفرین،
ما را کدام نفرت
در این کویر سوخته آواره کردهاست
ما در کدام عهد،
ما در کدام شهر
پا از گلیم خویش فراتر نهادهایم
کز تلخى عقوبت آن در تمام عمر
آسوده نیستیم
ما،
کیفر کدام گناه نکرده را
این گونه بردبار بر دوش میکشیم؟
ما را کدام لعنت،
بیچاره کرده است...
#فریدون_مشیرى
.
.
.
بسم ا... الرحمن الرحیم
در ذهنم چقدر برای هفته جاری نقشه کشیده بودم. که فشار کاری ام متعادل می شود. پست می گذارم ال می کنم بل میکنم
از دیروز یک اشکی گوشه چشم هست، میریزد اما از بین نمی رود. این هفته با عزا شروع شد. با غم..
سیاسی نیستم
هیچ وقت نبوده ام
ولی وام دار تو که هستم. مگر می شود نباشم؟ وقتی امنیت و آرامش این روزهای ایرانم را می بینم وسط غوغایی که در خاورمیانه برپابود و به ما نرسید. خطر داعش را کدام چشم می تواند نبیند؟ فداکاری و ایثار تو را که می تواند انکار کند؟ طرفدار کدام جناح می تواند چنین حرفهای پوچی علیه تو بزند؟
خداحافظ حاج قاسم عزیز
خداحافظ...
ما ماندیم و دنیایی که مرزی بین راست و دروغ نیست. خدا به دادمان برسد بعد از این روزها...
کار اشتباهی کرده ام
انقدر اشتباه که رویم نمی شود کسی بداند.
امیدوارم مادرم من را ببخشد
شده پست قبلی که وقت ندارم کاملش کنم و فقط تیتروار گذاشته ام که برگردم به خودم و کارم فکر کنم و بخوانم و این عیب هایم را اصلاح کنم تا دیرتر از این نشده
تو صدات دعوته و شرمنده از این تاخیرم
تو هیاهوی زمونه با خودم درگیرم
باید اول دل رو پیش قدم کنم
باید این فاصله ها رو کم کنم
تا تو یکبار منو قابل بدونی
بتونم پرچمت رو علم کنم
میره هر کس که دلش رفتنیه
تو دلش حرفای ناگفتنیه
از اینجا:
https://www.aparat.com/v/ohMGO
پ.ن: ناز نفس شاعر و مداح این شعر. خدا عمر و برکت بهشون بده.
کی لایق زیارت تو می شوم آقا؟ خودم می دانم که رو سیاهم. حتی رویم نمی شود که بگویم حسرت زیارت شما را دارم...
هر که میشناسم راهی شد حتی از آزمایشگاه مان سه نفر...
جمعه که برای رفع مشکل سیستم رفتم دانشگاه، کاروان راهی بودند. چه حالی داشتند... چقدر دلم میخواست من هم میتوانستم نذرم را ادا کنم. نذر کرده بودم مادر و پدرم را ببرم کربلا. پس اندازش سر تکمیل آپارتمان خرج شد. خرج نشده بود هم لیاقت میخواهد... لیاقت..
آخ چقدر دلم برای محبوب دیگری تنگ شده نه محبوب این روزها.
دخترم،
حالا سه سال و نیمه ای اما روزی روزگاری تو شغلی را برای خودت انتخاب خواهی کرد
باید یادم باشد قبل از همه چیز به تو بگویم آسیب های آن شغل را مطالعه کن
قبل از آنکه با سر شیرجه بزنی وسط همه چیز و از خودت فارغ شوی
همه آسیب ها را بشناس
چه روحی چه جسمی
چه دام ها و فسادها
چه بیماری های مربوط به سلامتی ات در اثر آن شغل را
و برنامه ای برای پیشگیری داشته باش در تمام زمینه ها.
این حرفی بود که هیچ وقت کسی به من نزد
و متاسفانه خودم نیز به این مرحله از توجه به سلامتی ام نرسیدم
امیدوارم بتوانم برای تو، درست راهنمایی کنم
قبلاً برای تجارت شنیده بودم تا اصول و ... اش را نمیدانی، قوانین حقوقی اش را نمیدانی، حلال و حرام و فساد را نشناخته ای وارد نشو.
ولی بسط کامل اش برای هر حرفه ای این بود که تا همه ی آسیب های جسم و روح، دنیا و آخرت آن را نشناخته ای وارد نشو.
پ.ن: ۳۷ شغلی که بیشترین آسیب را به سلامتی انسان ها وارد می کنند
چندین وقته نشده از دخمل و شیرین زبونی هاش بنویسم! میترسم همش فراموش بشه. برای همین چندتاش رو مینویسم.
البته کم کم داره به سمت زبون درازی میره:دی چرا؟ متوجه میشین :دی
ولی به طور واضح رشد داشته و دیگه خیلی بچه نیست.
ادامه مطلب...
هم اینکه طرف بلد باشدت. اگر با کسی زندگی کنی که نفهمتت ،مریض میشی خورد میشی.دلیلتو انگیزتو برای زندگی از دست میدی و نشونشم همین بی تفاوتی و بی احساسی به طرفه.
متاسفانه آدم یه بار زندگی میکنه و نباید جوری زندگی کنه که وقتی به عقب نگاه کرد غصه بخوره برای خودش
برای تبدیل شدن عشق اولیه روزهای اول زندگی به نفرت
تنها کاری که لازم است انجام بدهید اینست که کاری نکنید!
خود به خود نفرت پدیدار خواهد شد
ادامه مطلب...
بسم ا...
بعد از مدتها خمودگی، میخوام یه تکون اساسی به خودم بدم تا سال تحویل...
ان شاء الله
به لطف خدا
ادامه مطلب...
هر کاری، به اندازه مشکلات و سختی هایش، اراده راسخ تر و تواناتر لازم دارد
از کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی
به نام خدا
قبل از نوشت: جهت عوض شدن حال و هوا
ادامه مطلب...
بسم ا... الرحمن الرحیم
ما چوب اشتباهات خودمان را میخوریم.
اشتباهاتی که قبول دارشان نیستیم.
ادامه مطلب...
بسم ا...
چندین بانک سر زدم، غیر بانک انصار استان کناری که موقع دکتر رفتن مراجعه کردم، بقیه هیچ کدام حاضر به دادن وام نبودند.
ادامه مطلب...
تصحیح کردن برگه ها برای من همیشه نوعی حرص خوردنه!
که این چیه نوشتن و ..؟!!
ولی فقط اونجاش که برگه حل جلومه و می بینم توی دایره هایی که من کشیدم توی برگه (حالا بارم سوال یا ....) دخمل برداشته رنگ کرده.
قربونت برم نقاش کوچولوم. باعث شدی خستگیم یادم بره
....
دخترم اولین ادمک هاش رو این هفته کشید. اتفاقی دیدم. به حبیب نشون دادم و یه عالمه بوسیدمش. دو تا چشم گنده که کاملا گرد کشیده و سری که یه گردیه بسیاااار ناهمواره و دماغ و دهن یه خط صاف :)
یه دخمل و مامان و بابا و مامان جونش.
دو سال و نه ماه :)
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از 11 روز تاخیر، به قرار ماهیانه ام رسیدم. بازم خدا رو شکر. همینکه حتی با تاخیر هم، اینکه بازم میشه انجام بدم شکر داره. خوب شرایط همیشه که روتین نیست که انتظار داشته باشم سر تاریخ تعیین شده از مدتها قبل بشه یه کار رو کرد دیگه.
کتاب "همت بلند و تلاش مستمر" را از کتابخانه دیجیتال نور خریدم و قسمت کوچکی اش را فرصت کردم بخوانم. از سمیه و حورای عزیزم ممنونم بابت این کتابخانه. اوقات خوش زیادی را تا به حال در آن گذرانده ام :) خیر ببینید الهیییی.
خوب برویم سراغ مساله این روزهای من: یعنی همت بلند و تلاش مستمر
ادامه مطلب...
بسم ا...
برای من بعد از رد کردن یک بحران، (( توی پرانتز: حالا چه بیماری مادرم، چه سایر شرایطی که زندگی رو از حالت عادی خارج میکنن و من از برنامه های عادی زندگیم کلاً باز میمونم))
بعد از اینها
هیچ چیز بهتر از برگشتن و خوندن وبلاگم نیست!
ادامه مطلب...
بسم ا...
دست از طلب برداشتن برای من مثل مردن می ماند
عمری در تصورشان بوده ام
الان هم لحظات حساسی است و وقتی برای تلف کردن و از مسیر دور شدن نیست
اما کاش سلامتی ام یاری می کرد
این روزها که درد کمرم خیلی آزارم میدهد اشکم دم مشکم شده!
به زحمت امورات معمول را انجام میدهم
لیست بلندبالای کارهایی که در بین ترم داشتم برای انجام جلوی رویم هست
بسم ا...الرحمن الذاکر
بعضی وقتها حس کرده اید نفس حقی که از دل برآید، چطور بر عمق جان و دل می نشیند؟
امروز من را حاج آقای قرائتی ساخت و حرفهایش به عمق دلم نشست
ایشون رو خیلی دوست دارم. مثل پدربزرگ خودم خدابیامرز، همینطور تشنه شنیدن حرفهایش هستم. انگار پدرانه نصیحتم می کند و من مقاومتی در برابر شنیدنش ندارم. دلسوزی اش از کلام معلوم است و همین است که حرفهای حق اش، بر دل می نشیند
دلم میخواست بخشی از سخنرانی ای که گوش کردم را بگذارم دیدم اینجا و اینجا متن آماده اش هم هست. ولی شنیدنش لطف دیگری دارد که میتوانید از با جستجوی "یأس و ناامیدی، مانع رشد و کمال" گوش دهید.
ادامه تلنگرهایی است که به خودم خورده با شنیدن حرفهای خوب ایشون ولی باز هم میگویم شنیدنش چیز دیگری است: